خواهر زن: کسی که خواهرش را میزند
عطسه : راس ساعت سه
بیناموس : موشی که از قدرت بینایی بالایی برخوردار است
سیتوپلاسم : (بندری) به خاطر تو پلاس و علافم
آنکارا : منظور آن کارهای بد است
عرض اندام : پهنای شکم را گویند
Histogram : شما (دوست) گرامی، خفه شو!
باقرخان :(با + قر + خوان) خواننده ای که در هنگام خواندن قر می دهد
Injury : اینجوری
مورچه خوار : خواهر مورچه،فحشی که موریانه ها به هم می دهند.
کالسکه :(کال اِس + که) هنگامی که یک اصفهانی یک میوۀ کال میخورد.
سوغاتی : بسیار عصبانی.
سیمین : نیم ساعت
علامۀ مجلسی : علامۀ درشت و رسیده
فیله گوساله : فیل نفهم،فحش رایج بین فیل ها